- با سلام و عرض خیر مقدم . امروز : می باشد . به وبسایت يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ خوش آمدید. از بادید شما متشکریم....(مدیر سایت )
- اى كسانى كه ايمان آوردهايد از صبر و نماز كمك بجوييد، كه همانا خداوند با صابران است
- اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
- إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید
- جملات دلخواه را جایگزین نمایید

بسماللهالرّحمنالرّحیم
السّلام علیکم و رحمةالله. الحمدلله ربّالعالمین، الحمدلله الّذی خلق السّماوات و الارض و جعل الظّلمات و النّور ثمّ الّذین کفروا بربّهم یعدلون. نحمده و نسبّحه و نتوب الیه و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی ءاله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
تبریک عرض میکنم [این] عید سعید را به همهی شما برادران و خواهران و به ملّت عزیز ایران و به مسلمانان سراسر جهان. و شما نمازگزاران و خودم را توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی، پرهیزکاری، مراقبت از نفس و دوری از گناه.
ماه رمضان امسال به معنای واقعی کلمه، یک ماه مبارک بود؛ برکات الهی بر این ملّت فروبارید و نشانههای آن در روزهداریِ روزهای بلند و گرم، در محافل قرآنیِ گستردهی در همه جای کشور، در مجالس عظیم دعا و توسّل -که هزاران جوان و پیر و مرد و زن، دست تضرّع و دعا بلند میکردند، با خدای خود مخلصانه و خاشعانه سخن میگفتند- در انفاقها، در افطاریهای گستردهای که خوشبختانه چند سالی است رواج پیدا کرده است در مساجد، در معابر، در خیابانها، و بالاخره در راهپیمایی عظیم روز قدس [دیده شد]؛ اینها نشانههای رحمت الهی است؛ مردم روزهداری که شب قبل را بهمناسبت احیاء بیستوسوّم ماه مبارک رمضان و شب قدر تا صبح بیداری کشیده بودند، در روز گرم تابستان، با زبان روزه در این راهپیمایی عظیم شرکت کردند. اینها است راه درست شناخت ملّت ایران؛ این ملّت ایران است. این ملّت ایران است که ماه رمضان در محراب عبادتْ آنجور، و در صحنهی مقابله و مبارزهی با استکبارْ اینجور، خود را عرضه میکند و نشان میدهد. ملّت ما را از زبان مغرضِ دیگران نباید شناخت؛ ملّت ما را از خودش، از شعارش، از حرکتش، از این جلوههای عظیم باید شناخت؛ این است ملّت ایران. آنچه دشمن با فضاسازی سعی میکند از ملّت ایران نشان بدهد و بعضی کجفهمها هم متأسّفانه همان را تکرار میکنند، انحراف و غلط است. ملّت ایران همان ملّتی است که ابعاد و اجزاء گوناگون خود را در این ماه رمضان نشان داد. انشاءالله امروز، همهتان کارنامهی قبولی میگیرید؛ امروز انشاءالله بهمناسبت عید، ملّت ایران کارنامهی قبولی این عبادات را از منبع لطف و رحمتِ پروردگار خواهد گرفت؛ انشاءالله بعضی از شما علاوهی بر کارنامهی قبولی، جایزه هم میگیرید، درجه هم میگیرید، اعتلای معنوی و روحی هم پیدا میکنید. شعارهای ملّت ایران، نشان داد که جهتگیریها چیست؛ در روز قدس، شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا، فضای کشور را تکان داد؛ مخصوص تهران و شهرهای بزرگ هم نبود؛ همهی کشور در زیر چتر این حرکت عظیم قرار گرفت.
پروردگارا! از ملّت ایران، به رحمت و لطف خود قبول بفرما؛ پروردگارا! توفیقات خود، رحمت خود و الطاف بیپایان خود را بر این ملّت فرو ببار؛ پروردگارا! شهدای عزیز ما را، امام بزرگوار را، همهی کسانی که ملّت را در این راه کمک کردند و یاری کردند را، مشمول رحمت و مغفرت خود قرار بده.
بِسمِاللهِالرَّحمنِالرَّحیمِ
وَالعَصرِ. اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسر. اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر.(۱)
|خطبه دوم|
بسماللهالرّحمنالرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین، امیرالمؤمنین، و سیّدة نساء العالمین و الحسن و الحسین سبطی الرّحمة و امامی الهدی و علیّ بن الحسین زینالعابدین و محمّد بن علیٍّ و جعفر بن محمّدٍ و موسی بن جعفرٍ و علیّ بن موسی و محمّد بن علیٍّ و علیّ بن محمّدٍ و الحسن بن علیٍّ و الخلف الهادی المهدیّ، حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک.
سلام و تحیّت و تبریک به همهی برادران و خواهران نمازگزار همراه با توصیهی به تقوا، نخستین سخن ما در خطبهی دوّم است.
حوادث منطقهی ما در این ماه رمضان و قبل از آن، حوادث ناگواری بود و هست؛ متأسّفانه دستهای نامبارکی، ماه مبارک را برای بسیاری از مردم منطقه تلخ کرد. در یمن، در بحرین، در فلسطین، در سوریّه، بسیاری از مردم مسلمانِ مؤمن، بهخاطر سیهکاریهای دشمنان، روزهای سختی را گذراندند و روزههای دشواری گرفتند. همهی این قضایا برای ملّت ما مهم است.
یک مسئله هم مسئلهی داخلی ما است که مسئلهی مذاکرات هستهای است. چند نکته را در زمینهی این مسئله لازم است عرض کنم. نکتهی اوّل تشکّر از دستاندرکاران این مذاکرات طولانی و نفسگیر است، رئیس جمهور محترم و بالخصوص هیئت مذاکرهکننده که حقیقتاً زحمت کشیدند و تلاش کردند؛ چه این متنی که تهیّه شده است، در مجاری قانونی پیشبینیشدهی خود تصویب بشود و چه نشود، اجر آنها محفوظ است؛ این را به خود آن برادران هم از نزدیک عرض کردیم. البتّه برای تصویب این متن، یک مسیر قانونیِ پیشبینیشدهای وجود دارد که باید این مسیر را طی کند و خواهد کرد؛ انشاءالله. انتظار ما این است که دستاندرکاران، با دقّت مصالح را -مصالح کشور را، مصالح ملّی را- در نظر بگیرند و آنچه را تحویل ملّت خواهند داد، بتوانند با گردن افراشته، در مقابل خدای متعال هم ارائه بدهند.
نکتهی بعدی این است که چه این متن تصویب بشود و چه نشود، به حول و قوّهی الهی، اجازهی هیچگونه سوءاستفادهای از آن داده نخواهد شد؛ اجازهی خدشهی در اصول اساسی نظام اسلامی به کسی داده نخواهد شد؛ قابلیّتهای دفاعی و حریم امنیّت کشور، به فضل الهی حفظ خواهد شد، اگرچه میدانیم دشمنان بر روی این نقطهی بخصوص، تکیهی زیادی دارند. جمهوری اسلامی، در زمینهی حفظ قابلیّتهای دفاعی و امنیّتی خود -آنهم در این فضای تهدیدی که دشمنان برایش بهوجود میآورند- هرگز تسلیم زیادهخواهی دشمن نخواهد شد.
نکتهی بعدی این است که چه این متن تصویب بشود و چه نشود، ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید: از ملّت مظلوم فلسطین، از ملّت مظلوم یمن، از ملّت و دولت سوریه، از ملّت و دولت عراق، از مردم مظلوم بحرین، از مجاهدان صادق مقاومت در لبنان و فلسطین؛ [اینها] همواره مورد حمایت ما خواهند بود.
نکتهی بعدی این است که با این مذاکرات و با متنی که تهیّه شده است، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همانطور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقهای مذاکرهای نداریم؛ در مورد مسائل دوجانبه مذاکرهای نداریم؛ گاهی در موارد استثنائی مثل این مورد هستهای، براساس مصلحت، مذاکره کردهایم؛ این مورد هم فقط نبوده است، قبل از این هم مواردی بوده است که من در سخنرانیهای عمومی قبلی به آنها اشاره کردهام. سیاستهای آمریکا در منطقه با سیاستهای جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد. آمریکاییها حزبالله را و مقاومت لبنان را -که فداکارترین نیروهای دفاع ملّی در یک کشورند- متّهم به تروریسم میکنند، از این بیانصافی بالاتر نمیشود. آنوقت در مقابل، دولت تروریست صهیونیستیِ کودککُش را مورد حمایت خودشان قرار میدهند، با یکچنین سیاستی چگونه میشود معامله کرد، چگونه میشود مذاکره کرد، چگونه میشود به توافق رسید؟ حالا موارد دیگر هم هست که من تفصیلش را میگذارم برای جای دیگر.
نکتهی بعدی در مورد رجزخوانیهای آمریکا در این چند روز است. در این چند روزی که از پایان این مذاکرات گذشته است، حضرات مسئولین آمریکایی -دولت مردانشان، دولت زنانشان- مشغول رجزخوانیاند، هر کدام با زبانی رجزی میخوانند. البتّه ما ایرادی به این کار آنها نداریم؛ مشکلات داخلیِ آنها، آنها را ناچار میکند که این رجزخوانیها را بکنند که بله، ما ایران را سر میز مذاکره کشاندیم، ما ایران را تسلیم کردیم، ما مانع از سلاح هستهای ایران شدیم، ما فلان امتیاز را گرفتیم و از این قبیل! خب، حقیقت قضیّه چیز دیگری است. میگویند ما جلوی سلاح هستهای ایران را گرفتیم؛ سلاح هستهای ایران، ربطی به گفتگوی با آمریکا و غیر آمریکا ندارد؛ خود آنها هم میدانند؛ گاهی هم اهمّیّت فتوای حرمت سلاح اتمی را بر زبان آوردهاند؛ ما براساس حکم قرآن و شریعت اسلامی، تولید سلاح هستهای و نگهداری آن و بهکار بردن آن را حرام میدانیم و به آن اقدام نمیکنیم؛ این هیچ ربطی به آنها ندارد، به این مذاکرات هم ربطی ندارد. آنها خودشان میدانند که این واقعیّت است -میدانند که آنچه مانع جمهوری اسلامی در زمینهی تولید سلاح هستهای است، تهدید و توپوتشر آنها نیست؛ یک مانع شرعی است؛ اهمّیّت این فتوا را میدانند- درعینحال باز میگویند که ما بودیم [که نگذاشتیم]؛ به ملّت خودشان راست نمیگویند، حقیقت را نمیگویند. آنها دربارهی مسائل گوناگون دیگر، میگویند ما دربارهی صنعت هستهای اینجور کردیم، اینجور گفتیم، ایران را تسلیم کردیم؛ تسلیم ایران را مگر به خواب ببینند. پنج رئیس جمهور دیگر [آمریکا] از اوّل انقلاب تا امروز، در این آرزو که جمهوری اسلامی را تسلیم کنند یا مُردند یا در تاریخ گم شدند، شما هم مثل آنها؛ شما هم این آرزو را هرگز به دست نخواهید آورد که ایران اسلامی را تسلیم کنید.
یک نکتهای در خلال حرفهای رئیس جمهور آمریکا در این چند روز وجود داشت و آن اعتراف به اشتباهات گذشتهی آمریکا بود؛ البتّه مشتی از خروار را ایشان گفت. اعتراف کرد که در بیستوهشتم مرداد، آمریکاییها در ایران خطا کردند؛ اعتراف کرد که در کمک به صدّام حسین، آمریکاییها خطا کردند؛ دو سه مورد را گفت، [امّا] دهها مورد را نگفت؛ ۲۵ سال حکومت ظالمانه و جائرانهی پهلوی دوّم را نگفت؛ شکنجهها، غارتها، کشتارها، جنایتها، فاجعهآفرینیها، از بین بردن عزّت ملّت ایران، لگدکوب کردن منافع داخلی و خارجی ملّت ایران را که بهوسیلهی آمریکا انجام گرفت نگفت، تسلّط صهیونیستها را نگفت، نابود کردن مسافرین هواپیمای مسافربری را بهوسیلهی شلیک موشک از دریا نگفت، و بسیاری چیزهایی دیگر؛ [امّا] چند اشتباه را تکرار کرد. من جملهای را میخواهم ناصحانه به این حضرات بگویم: امروز شما بعد از گذشت سالهای طولانی از بیستوهشتم مرداد یا از جنگ هشتساله و دفاع جمهوری اسلامی، اعتراف میکنید که اشتباه کردید؛ من میخواهم بگویم الان هم دارید اشتباه میکنید، الان هم در جاهای مختلف این منطقه و بخصوص نسبت به جمهوری اسلامی و ملّت ایران مشغول اشتباه هستید؛ چند سال دیگر یک کس دیگری میآید و همین اشتباه شما را به رخ خواهد کشید، همچنانکه شما امروز اشتباه گذشتگانتان را به رخ میکشید؛ شما هم دارید اشتباه میکنید، بیدار شوید، از اشتباه خارج شوید، حقیقت را بفهمید. در منطقه اشتباهات بزرگی را دارند مرتکب میشوند.
آنچه من به ملّت ایران میخواهم عرض بکنم [این است] : جمهوری اسلامی به توفیق الهی و به حول و قوّهی الهی، مقتدر و قوی است، روزبهروز هم قویتر شده است. ده سال، دوازده سال است که شش دولت بزرگ جهانى -که از لحاظ ثروت اقتصادى و غیره، جزو کشورهاى مقتدر دنیا محسوب میشوند- اینها نشستهاند در مقابل ایران، با هدف اینکه ایران را از پیگیرى صنعت هستهاى خودش باز بدارند؛ این را صریحاً گفتهاند. هدف واقعى آنها این است که پیچومهرههاى صنعت هستهاى بکلّى باز بشود؛ این را سالها پیش هم به مسئولین ما صریحاً بیان کردند، الان هم در همین آرزو هستند. ده سال، دوازده سال کشمکش با جمهورى اسلامى، نتیجه[اش] این شد که این شش قدرت، امروز ناچار شدند که گردش چند هزار سانتریفیوژ را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامهى این صنعت را در کشور تحمّل کنند؛ ناچار شدند ادامهى تحقیقات و توسعهى این صنعت را تحمّل کنند. تحقیق و توسعهى صنعت هستهاى ادامه خواهد یافت؛ گردش صنعت هستهاى ادامه خواهد یافت؛ این چیزى است که آنها سالها تلاش کردند، [ولى] امروز روى کاغذ آوردند و امضا دارند میکنند که حرفى ندارند. این معنایش چیست جز اقتدار ملّت ایران؟ این بر اثر ایستادگى ملّت، مقاومت ملّت، و بر اثر شهامت و ابتکار دانشمندان عزیز ما است. رحمت خدا بر شهریارىها و رضائى نژادها و احمدى روشنها و علیمحمّدىها؛ رحمت خدا بر شهداى هستهاى، رحمت خدا بر خانوادههاى اینها، رحمت خدا بر ملّتى که پاى حرف حقّ خود و احقاق حقّ خود مىایستد.
یک مطلب دیگر هم که نکتهى آخر است عرض بکنم. این آقا گفته است که میتواند ارتش ایران را نابود کند. قدیمىهاى ما اینجور حرفها را «لاف در غریبى» میگفتند.(۲) من نمیخواهم در این زمینه چیزى بگویم، آنها که این حرف را خواهند شنید، اگر میخواهند درست بفهمند، اگر میخواهند از تجربههاى خود درست استفاده بکنند بدانند، البتّه ما از هیچ جنگى استقبال نمیکنیم، ما به هیچ جنگى مبادرت نمیکنیم و پیشدستى نمیکنیم، امّا اگر جنگى اینجا اتّفاق بیفتد، آن کسى که سرشکسته از جنگ خارج خواهد شد آمریکاى متجاوز و جنایتکار است.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
اِذا جآءَ نَصرُاللهِ وَ الفَتح. وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فى دینِ اللهِ اَفواجًا. فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ وَ استَغفِرهُ اِنَّهُ کانَ تَوّابًا. (۳)
و السّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
الف: عوامل بیداری: از نظر قرآن، بیداری، نیاز اساسی بشر است و خداوند برای این که انسان به این حالت دست یابد، همه شرایط و بسترهای لازم را فراهم آورده است.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری.
در تفکر قرآنی و اسلامی همه موجودات و آفریده های جهان به عنوان عامل بیداری معرفی شده است.
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفتی کردگار
زیرا انسان با تعقل و تأمل در آفریده های جهان که نشانهها و آیات الهی هستند، میتواند فراتر از ظاهر و کارکردهای عادی و معمولی آنها، به حقایقی دست یابد که وی را به مسیر درست زندگی هدایت میکند. اما قبل از رسیدن به آن درجه ازبیداری، مقدمات چون، تفکر، تقوی، عبرت آموزی و... لازم است که تا پدیده های مادی را علامتی بداند که حقیقت جاوید ماورایی را نشانه رفته است.
الف علم و معرفت: اگر در آثار و اثرات که جهل در عقب ماندگی تودهها، بروز جنگها و کشتارها و انحرافات اخلاقی و جنسی داشته است توجه شود، نقش علم و معرفت از باب شناخت اضداد، چهره مینماید و نقش آن در آفرینش بیداری در جامعه ناگفته هویدا میشود؛ و کمترین اثر و ثمر آگاهی این است که از میان فتنهها و حوادث میتواند عبور کرده و به سر منزل مقصود برسد (99) از اینرو قرآن بین عالم وجاهل فرق قائل میشود (قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُون) (100) و مهمترین فلسفه رسالت انبیاء را تعلیم و آموزش مردم میداند: «کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُون» (101)
ب تفکر: تفکر، تعقل و تدبر از واژگان است که در قرآن کریم بیش از سیصد بار استفاده شده است؛ و این دلیل بر اهمیت و نقش آن در رستگاری و نجات و هدایت انسان است. در تفکر اسلامی تفکر سبب پیدایش و افزایش بیداری میشود «الامام علی» ع: تفکّرک یفیدک الإستبصار، و یکسبک الإعتبار (102)
ج تقوی: تقوی وپرهیزگاری باعث بیداری اسلامی میشود، و نیروی درک و تمیز را در انسان تقویه میکند. قرآن کریم برای تقوی آثار متعددی ذکر کرده است که از مهمترین آنها بیداری و درک حقایق است «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا» (103) در جای دیگر، آگاهی و معرفت را ثمره تقوی میداند که آنان بجای خود بیداری آفرین است «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّه» (104) به نظر میرسد اهمیت واثر تقوی نسبت به سائر عوامل، بیشتر باشد، در یک نگاه آنار شیسم سیاسی حاکم در دنیا پیامد مستقیم بی تقوایی است. چنانچه آیت الله خامنه ای در باره سرنوشت صدام میگوید: دنیای سیاست جهانی، دنیایی بی تقوایی است. بی تقوایی موجب شده است که مستکبران عالم حتی به دوستان خودشان هم وفا نکنند. دیدید بر سر صدام ملعوم روسیاه چه آوردند؟ (105) از سوی دیگر، ممکن است برخی مواقع انسانهای بیدار نا متقی نیز گرفتار تطمیع وزر و زور دشمن و فتنه گران شود، اما در انسان متقی این احتمال کاهش پیدا میکند، و تقوی انسان را در فتنهها و حوادث حفظ میکند.
د عبرت آموزی:
منظور ازعبرت، این است که حوادث مشابه را با هم دیگر مقایسه کنید. هرچند انسانها در زمینه و زمانه های مختلف زندگی میکنند، اما از نظر سنتهای تاریخی حاکم بر رفتار و اعمال اجتماعی، سیاسی، و... میتوانند شباهتهای زیادی داشته باشند، که ضرورت بیداری مطرح میشود. از این رو قرآن کریم در آیات متعدد، عبرت آموزی از سرنوشت و سرگذشت پیشینیان به عنوان یکی از عوامل بیداری، مطرح میکند. آیات 137 از سوره آل عمران، 26 سوره نساء، 11 سوره انعام، 74 سوره ا عراف، 109 سوره یوسف، 36 سوره نحل، 46 سوره حج، 69 سوره نمل، 9 و 42 سوره روم، 44 سوره فاطر، 44 نور، 26 نازعات، و 82 سوره غافر، وآیه 10 سوره محمد (ص) انسانها را به عبرت آموزی دعوت میکند. خداوند بسیاری از عوامل بیدرای را مثل تفکر، تعقل و... با تعبیرات چون «لعل» بیان میکند. اما عبرت آموزی را به خاطر اهمیت آن، از واژه های دستوری استفاده میکند «فَاعْتَبِرُوا یا أُولِی الْأَبْصار» (106) ونمونه های از تاریخ را بازگو میکند اما جز انسانهای بیدار وبابصیرت را عبرت آموز نمیداند.
از جمله دلایلی که گواه بر زشت بودن تفرقه میباشد، این است که پیامبر خدا از ترس اینکه مبادا اختلاف در قرائت منجر به تفرقه و اختلاف مسلمانان شود، آنها را در هنگام روی دادن اختلاف، از قرائت قرآن منع مینمود.
مسلم و بخاری از جنید بن عبدالله و او هم از پیامبر روایت کردهاند: «قرآن بخوانید تا آنجا که دلهایتان را به هم ربط میدهد و هرگاه به اختلاف افتادید، در همانجا توقف نمایید». یعنی از آنجا پراکنده و از قرائت منصرف شوید، تا این اختلاف منجر به شر و فتنه نشود. بهرغم اینکه فضل و برکت قرائت قرآن برای همگی معلوم بوده و برای قاری قرآن در ازای یک حرف ده حسنه وجود دارد، در صورت منجر شدن آن به اختلاف و تفرقه پیامبر آن را منع کرده است؛ دیگر فرق ندارد که این اختلاف، اختلاف در قرائت و یا کیفیت ادای آن باشد، به هر صورت به قاریان امر شده است که هنگام اختلاف توقف نمایند و از هم دور شوند و هرکسی بر قرائت خود ادامه دهد. بین عمر و هشام اختلافی بر سر قرائت قرآن روی داد، پیامبر خدا در جواب آنها فرمودند: «قرائت هردوی شما صحیح است؛ اگر سبب اختلاف، فهم معانی باشد، در این مورد هم معنای صحیح فوق یعنی آن را بخوانید و ملتزم به اتحاد و عدم تفرقه در مدلولات و معانی آن باشید و هرگاه به اختلاف افتادید یا مسئلهای رخ داد که مقتضی مجادله و منازعه باشد و باعث تفرقه گردد، آن را ترک کنید و دنبال محکماتی بروید که باعث الفت و پیوند قلوب میشوند و از متشابهاتی که باعث تفرقه در میان شما میشود، پرهیز کنید» (عبدالباقی، 1407ق، ح1706). یعنی هرگاه کسانی را دیدید که در پی آیات متشابه هستند، از آنها پرهیز نمایید. این احادیث همانطور که ابنحجر میگوید: «مسلمانان را بر جماعت و الفت تشویق و از تفرقه و اختلاف برحذر میدارند و از مجادله و ستیزه نهی کردهاند» (همان، ح1705).
